خداوندا اگر داری بنای دادن عیدی * منور کن جهانی را به دیدار رخ مهدی
خداوندا اگر داری بنای دادن عیدی * منور کن جهانی را به دیدار رخ مهدی
یازهرا..
دستای بسته ی مهدی رو وا کن
واسه ی نوکرا بی بی دعا کن
چشای گریون مارو دریاکن
آقا
تو آبرو بهم داری ممنونم
به حق این دعایی که میخونم
اگه نیومدی بگیر این جونم
بمیره نوکرت اگه تنهایی
تو خونه ی دلم هنوز آقایی
تو عشق خوب وپاک و بی همتایی
اللهم عجل لولیک الفرج
یک روز می افتد ؛
آن اتفاق خوب را می گویم ...
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
*.*.* السَّلام ُعلیکَ یا صاحِبَ الزمان *.*.*
تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟
وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر
تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر
تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر
دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر
اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر
گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر
هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر
جمعه... غروب... گریه ی بی اختیار من...
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر
🌹بانـــــــو!
چادرت را برف، زیبا کرده بود
آن سیاهی آن حیا را برف، معنا کرده بود...
🌹دلبرا!
در آن هوای سرد اما دلربا
آن قدر زیبا شدی مردت هوایت کرده بود...
🌹مهربانا!
چادرت گرما به جانم داده بود...
این حیای توست عاشق را هوایی کرده بود...
آسمان می ریخت برف عاشقی را بر سرت
آن سفیدی را حیایت، خوب معناکرده بود
هیات تمام شد ، همه رفتند و تو هنوز... " اللهم عجل لولیک الفرج "
در گوشه ای مانده ای و گریه میکنی...