سلام ای چارمیــــن نور الهــی
کلیـــــــم وادی طــور الهــــــی
تو آن شاهی که در بزم مناجات
خــــــدا میکرد با نامت مبـــاهات
سلام ای چارمیــــن نور الهــی
کلیـــــــم وادی طــور الهــــــی
تو آن شاهی که در بزم مناجات
خــــــدا میکرد با نامت مبـــاهات
آقا سلام، ببخشید! مرکز توانبخشی جانبازان کجاست؟
- همونجا که فلج ها و روانی ها رو نگه میدارن؟ انتهای همین کوچست...!
فلج ها و روانی ها!!!! از شنیدن این جواب شوکه شدم!
داخل که میروی قسمت اعصاب و روان، احساس میکنی هنوز ابر آتش تیر و گلوله روی سرت است...
· هنوز هر سه ثانیه یک یاز روی تخت خیز میپرد..
·
هنوز یکی را میبینی با لباس لجنی دارد سینه خیز روی زمین
میرود تا مین ها را خنثی کند..
آقا اسماعیل تلفن آسایشگاه رو سفت چسبیده بود
و فریاد میزد پس نیرو ها کجا هستن؟؟ بچه ها قیچی شدند..
· محمد آقا را میبینم که دارد دمپایی سفید بچه ها را واکس سیاه میزند، انگار زمان جنگ کفاش جبهه بوده..
· وارد سالن آسایشگاه که میشوی یکی دوان دوان سمتت می آید و حال امام خمینی را ازت میپرسد.. میگوید سلامش را به امام برسانم و بگویم بچه ها ایستاده اند..
*اینجا هنوز بوی کربلای پنج می آید..*
با گریه خارج میشوم از آسایشگاه و به هیاهوی شهر باز میگردم...
یکی جلوی درب آسایشگاه تیکه می اندازد که " آقا سهمیه بنزینت را گرفتی؟ خوب شارژ شدی؟"
شادی روح و آرامش حال همه ی جانبازان موج گرفته و همه عاشقان که رفتن رو مین تا منو تو نفس بکشیم صلوات...
همهمه ای شد میان پهلــــوانان شهـــــــــر!
که وارث دستان خیبر گشای حیدر آمد...
سپاه علی کامل شد، عبــــــاس به دنیا آمد...